کد لوگوهای سه گوشه
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

درباره ما

www.faater110.ir

.:: نویسندگان ::.

مدیر وبلاگ: پلاک [66]


صراط الحمید [57] (@)

تسا 110 [36] (@)

خاکریز [12] (@)

تمّار [5] (@)

افسر جنگ نرم [40] (@)

مرصاد [78] (@)

متکلم وحده [23] (@)

فرهنگ قرآنی [1] (@)

چادر خاکی [4] (@)

حجاب فاطمی [55] (@)

به سوی موعود 1 [14] (@)

شهید313 [90] (@)

زینبی ام [0] (@)

علی.. [5] (@)


آرمانخواهی انسان، مستلزم صبر بر رنجهاست؛ پس برادر خوبم، برای جانبازی در راه آرمانها، یاد بگیر که در این سیاره ی رنج، صبورترین انسانها باشی. (شهید آوینی) تماس با ما

ذکر امروز
ویژه ها
دفتر حفظ و نشر آثار امام خامنه ای

دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم

بیان معنوی - دفتر نشر آثار و اندیشه های حجة الاسلام علیرضا پناهیان

قرآن آنلاین به همراه ترجمه گویا

اسلام کوئست

دروس اخلاق استاد محمد شجاعی

سایت جامع فرهنگی مذهبی شهید آوینی Aviny.com

آستان قدس رضوی

مرکز فرهنگ و معارف قرآن دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم

موسسه فرهنگی بیان هدایت نور

طرحی برای فردا

جامعه مجازی تدبر در قرآن کریم

خبرگزاری دانشجو
جامعه مهدوی

مجموعه کلیپ صوتی
«جامعه ی مهدوی»
دانلود کنید:

معیارهای جامعه ی مهدوی در کلام استاد پناهیان

نحوه تربیت صحیح در جامعه مهدوی چیست؟

امام زمان علیه السلام، به خاطر چه کسانی غایب است؟

جامعه مهدوی بدی ها را ذوب می کند

در جامعه مهدوی نگاه عوامانه وجود ندارد

در جامعه مهدوی نفاق، ذلیل می شود

در جامعه مهدوی، مردم به هم محبت دارند

محبت، اسم دین من است

امام شناسی خود را قوی کنید

منبع:
www.snn.ir

موسیقی وبلاگ
آمار بازدید
  • بازدید امروز: 276
  • بازدید دیروز: 98
  • کل بازدید: 452130
  • لطفا حس خود را نسبت به این جمله برایمان بنویسید

    مادری که 31سال است دلتنگ و بی‌تاب است. می گوید هر جا دامادی دیدید یاد بهروز من کنید. پسرم داماد نشد اما من برایش عروسی گرفتم. مادر شهید هرجا می رود برای پسر شهیدش سوغاتی می آورد.

    گاهی در سومار، گاهی در قطعه 27 گلزار شهدا و گاهی چشم به جاده‌ها دوخته تا خبری از بهروزش بشوند حتی حاضر است یک تار موی او را برایش بیاورند. مادر شهید به عشق فرزندش خانه قدیمی را تغییر نداده است می گوید بهروز همینجا بدنیا آمده. می گوید تا جان دارم منتظر بهروز می مانم.

    مادر شهید مفقودالاثر بهروز صبوری با بغض از فرزند دلبندش اینگونه می گوید: سال 1361 خودم راهش انداختم .رفت که یک ماهه دیگه برگرده . یک ماه شد 31 سال. واسه من شده سیصد سال.

    چون هیچی دستم نیست آواره ام.

    دعا کنید ، دعا کنید یه بند انگشتش برگرده هیچی نمیخوام فقط یه بند انگشتش برگرد.

     

     

    وحالا نیز، او برگشته است




    موضوع:

    نویسنده : حجاب فاطمی
    دوشنبه 92/12/12 9:53 عصر


    یک روز، یک حدیث
    تصویر برگزیده
    تصویر برگزیده
    دوستان